همزمان با ماه مبارک رمضان، ماه مهربانی و نیکوکاری، خبرگزاری ایکنا به معرفی کتاب «خیریه در جوامع اسلامی» میپردازد؛ پژوهشی ناب و اثری ماندگار از یک نویسنده غیرمسلمان که امور خیریه در اسلام و بعضی جوامع اسلامی را به خوبی بررسی و پرسشهایی را در ذهن ایجاد میکند که برای ادامه کار محققان در این زمینه یک افقگشایی استثنایی محسوب میشود. این اثر به همت بنیاد خیریه راهبری آلاء ترجمه شده است و در سی و دومین نمایشگاه بینالمللی کتاب مورد اقبال مخاطبان قرار گرفت. از این رو، با محمدصالح طیبنیا، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان و مدیرعامل بنیاد خیریه راهبری آلاء و سیدحسین سیدی، دکترای مدیریت و پژوهشگ،ر که ویراستاری علمی کتاب را انجام دادند، به گفتوگو نشستیم. آنچه در ذیل ارائه میشود حاصل این گفتوگوی صمیمانه است:
*چه انگیزهای باعث شد که به ترجمه و ویراستاری کتاب «خیریه در جوامع اسلامی» در بنیاد آلاء اقدام کنید؟
طیبنیا: ضمن عرض سلام و تشکر از دستاندرکاران خبرگزاری ایکنا، لازم میدانم در ابتدا مقدمهای درباره ضرورت مطالعات امر خیر در کشورمان ارائه کنم. چند دههای است که نگاه به پدیده فعالیتهای خیرخواهانه و داوطلبانه در دنیا تغییری مبنایی داشته است، در گذشته بیشتر فعالیتهای خیر، به شکل فردی انجام میشد و افراد بنابر احساس مسئولیت شخصی به همنوع خود کمک میکردند، به مرور حضور سازمانهای مردمنهاد برای رفع معضلات اجتماعی و انجام کارهای خیر جدیتر شد تا آنجا که برخی صاحبنظران گفتهاند قرن اخیر را باید قرن سازمانهای مردمنهاد و اجتماعی تلقی کرد.
چند مثال عرض میکنم تا بدانیم مطالعات امر خیر، امروز جدی است: در حوزه اقتصاد در کنار اقتصاد بخش دولتی و خصوصی، اقتصاد سومی به نام اقتصاد امور نیکوکاری شکل گرفته است، شرکت مایکروسافت، بزرگترین بنگاه اقتصادی دنیا، بخش عمده سهام خود معادل ۷۰ میلیارد دلار را از این شرکت، خارج و به یک سازمان خیریه تبدیل کرد. بسیاری از مجموعههای اقتصادی دنیا، وقف هستند و سود و منفعت به شخص نمیرسد بلکه به نفع فعالیتهای اجتماعی مصرف میشود. در حوزه مسائل سیاسی؛ بسیاری از خیریههای دنیا به پشتوانه قدرتی که در حل مسائل اجتماعی دارند به مسائل سیاسی نیز ورود میکنند و بر سیاستهای کلان کشورها تأثیر میگذارند، در همین کشورهای پیرامون خودمان، مؤسسه خیریهای به نام سوروس فعال شد و انقلابهای رنگین را جهتدهی کرد، در حوزه مسائل فرهنگی هم میبینید که بزرگترین پرچمداران فرهنگ مثل کلیسای مسیحیها و مساجد مسلمانان، به شکل مردمی و در قالبی شبیه به خیریه اداره میشود.
خلاصه سخن اینکه مطالعات امور خیر، امروز به دانشی میانرشتهای تبدیل شده است که بزرگترین دانشگاههای دنیا روی آن کار میکنند و بر آن به عنوان یکی از عناصر تعیینکننده آینده حساب باز میکنند. متأسفانه در کشور ما به جز مسئله وقف که ساختاری با قدمت هزارساله دارد و دو مرکز پژوهشی هم در کشور دارد، مطالعات امر خیر مورد غفلت جدی قرار گرفته است. از چندسال پیش، بنیاد آلاء این حوزه را مورد کاوش و پژوهش قرار میدهد و برای اولینبار در کشور یک مرکز پژوهشی مطالعات نوین وقف و امور خیر راهاندازی کرده است.
هرساله، کتابهای مطالعات امور خیر در کشورهای مختلف را بررسی میکنیم و براساس نیازهای کشورمان، برخی از آنها را ترجمه میکنیم، یکی از بهترین کتابهایی که در این عرصه شناسایی شد، کتاب «خیریه در جوامع اسلامی» اثر خانم امی سینگر بود، او عضو هیئت علمی دانشگاه تل آویو، پایتخت رژیم اشغالگر قدس است و کتاب او را، انتشارات دانشگاه کمبریج که یکی از معتبرترین انتشاراتهای دنیا محسوب میشود، به چاپ رسانده است. علاوه بر اینکه موضوع خیریه در جوامع اسلامی برای ما مهم است، محل تدریس و تحقیق خانم امی سینگر نیز برای ما حساسیتبرانگیز بود، شایسته نیست یک پژوهشگر در رژیم اشغالگر قدس، تحقیقی درباره کشورهای اسلامی انجام دهد و ما از آن غافل باشیم.
در وهله اول، متن کتاب را بررسی کردیم. متن کتاب، نسبتاً منصفانه است و مخاطبانش، سیاستگذاران کشورهای غربی هستند، سینگر به نگاه آنها نقد وارد میکند و یادآور میشود که بسیاری از مستشرقان کشورهای غربی، شناخت درستی از وضعیت خیریه در جهان اسلام نداشتهاند، چون غربیها همیشه ادعا دارند که خودشان پایهگذار خیر جمعی و نهادهای مشارکت اجتماعی هستند در حالی که این کتاب، قدمت امور خیر در جوامع اسلامی و اسلام را به مثابه یک ساختار مبتنی بر خیر که بسیاری از اعمال دینی آن به خیر گره خورده است، نشان میدهد. مثلاً در انتهای همین ماه رمضان که در آن قرار داریم، شرط قبولی روزه، پرداخت زکات فطره است، یا اینکه مثلاً در قرآن اگر دستوری از نماز آمده است، عمدتاً بحث زکات هم دنباله آن مطرح شده است.
با توجه به اینکه شناخت نویسنده از جهان اسلام از منظر اهل سنت و همچنین مطالعات او بیشتر در حوزه تاریخ عثمانی بوده است، نقدهایی به کتاب داریم که معتقدیم همه جوامع اسلامی با گستره بزرگی که دارند، بررسی نشدهاند، لذا سعی کردیم در یک ویراستاری علمی و مقدمهای نسبتاً مفصل این نقدها را مطرح کنیم.
*کتاب «خیریه در جوامع اسلامی» چه ویژگیهایی دارد؟
سیدی: اهدافی که خانم سینگر در مقدمه کتاب میگوید، بسیار مهم است و شاید خودمان به بعضی از آنها اعتقاد نداشته باشیم، میگوید: بررسی فرهنگ مسلمانان، یعنی قائل است که فعالیتهای خیریه نشاندهنده فرهنگ مسلمان است، در ادامه میگوید: چگونگی تشکیل جامعه مسلمانان، یعنی تشکیل جامعه مسلمان را بر مبنای خیریه میداند، دو مورد دیگر: بررسی تأثیرگذاری زنان در جامعه و ابعاد کلیدی پیشرفت آمریکا بر مبنای خیریه را نیز مطرح میکند.
او اشاره میکند که تاکنون دو نگاه افراطی و تفریطی درباره فعالیتهای خیریه مسلمانان وجود داشته است، به عقیده او خیلی از شرقشناسان گفتهاند که کارهای خیر مسلمانان از روی اجبار دینی است. همچنین اذعان میکند یک نگاه افراطی هم بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر اتفاق افتاده است که میگوید همه فعالیتهای خیریه مسلمانان برای حمایت از کارهای تروریستی است.
این کتاب دستهبندی منظمی از فعالیتهای خیریه مسلمانان دارد، همچنین هم دهنده را بررسی کرده و هم گیرنده را، هم حتی به این اشاره کرده است کسانی که نه دهنده بودند و نه گیرنده، اهمیت دارند اما تاریخی از آنها در دسترس نیست. باید مشخص بشود چرا این افراد هیچوقت در امور خیر شرکت نکردهاند؟ اگر دارا بودهاند، چرا ندادهاند و اگر فقیر بودند، چرا نگرفتهاند؟ همچنین نگارنده، یک بررسی دقیق از انواع فعالیتهایی که مسلمانان به صورت واجب و مستحب انجام میدهند و حتی تحلیل دقیقی از مکانها و زمانهایی ارائه میدهد که مسلمانها در آن امور خیر انجام میدهند، ارائه میکند. همچنین دورههای زمانی را که فرد مسلمان در زندگی خود، بیشتر در معرض انجام امور خیر است، نشان میدهد، این جامعیت ویژگی مهم کتاب است.
طیبنیا: شاید مهمترین ویژگی کتاب، روشمندبودن آن است و یک ماتریسی از نظام امر خیر در جوامع اسلامی ارائه میدهد، با این وجود، همانگونه که عرض کردم ضعف جدی این پژوهش، در عین اینکه تلاش کرده که منصفانه باشد، اما به علت کماطلاعی محقق از ایران گذشته، گزارش زیادی از کشورمان در کتاب وجود ندارد، گزارشهای کتاب عمدتاً از دولت عثمانی است. یکی از اهداف ما برای ترجمه و ویراستاری کتاب، این بود که محققان کشورمان به چنین پژوهشهایی ترغیب شوند، تاریخچه امر خیر در ایران به واسطه روحیه جمعی ایرانیان و رویکردهای شیعی که ما در فعالیتهای خیرخواهانه داشتهایم، قطعاً از عثمانی بیشتر است لذا محققان باید دست به کار شوند و این تاریخچه باشکوه را مستند، مدون و مکتوب کنند.
*این کتاب سال ۲۰۰۸ منتشر و ۱۰ سال بعد در ایران ترجمه و ویراستاری شد. با توجه به سرعت تحولات مسائل اجتماعی و امور خیر، آیا قرار است رصد کردن کتابها با چنین تأخیری انجام شود یا اینکه شیوه پژوهش خود را عوض میکنید؟
طیبنیا: مطالعات امر خیر به شکل نوین، دو یا سه دهه است که در دنیا مطرح شده، ما هم از سال ۹۴ در بنیاد آلاء تصمیم گرفتیم این کار را آغاز کنیم، سال ۹۵ به شکل جدی منابع را شناسایی کردیم و این کتاب با سرعت، ترجمه و ویراستاری شد. در کنار این کار، آثار دیگری را نیز در فرآیند ترجمه قرار دادیم، از جمله کتاب «راهنمای مدیریت خیریه». همانطور که گفتم ما در مطالعات خود، وضعیت امور خیر در کشورهای مختلف را بررسی میکنیم، بر اساس مطالعاتی که داشتیم به این نتیجه رسیدیم که قویترین سامانه امور خیر دنیا در کشور انگلستان برقرار است، مجموعه سلطنتی انگلیس که متولی امور خیر در این کشور است، کتابی با عنوان راهنمای مدیریت امور خیر منتشر کرده و هر دوسال یک بار آن را ویرایش میکند. ما این کتاب را مورد بررسی قرار دادیم و با همکاری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی آن را ترجمه کردیم که اواخر سال گذشته منتشر شد.
در بحث تأمین منابع مالی نیز دو کتاب خوب بررسی و الان فرایند ترجمه آنها تمام شده است که امیدواریم بتوانیم تا پایان سال آنها را به چاپ برسانیم. توجه داشته باشید که بنیاد آلاء، «یک» مرکز است و ما نمیتوانیم دستتنها با سرعت تحولات دنیا پیش برویم، نه توان مالی آن را داریم و نه نیروی انسانی کافی برای آن، هدف ما این است که همه مجموعههای دانشگاهی وارد شوند و کمک کنند تا کشور ما بتواند با سرعت تحولات مطالعات امور خیر هماهنگ شود. البته همین جا عرض کنم که سازمان اوقاف کار خوبی کرده و وقف در ۳۰ کشور دنیا را مورد بررسی قرار داده است.
*وضعیت کنونی امور خیریه در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
سیدی: امور خیریه در ایران از نظر مدیریتی و از نظر اینکه بتوانیم آن را در قیاس با سالهای گذشته مورد ارزیابی قرار بدهیم، مبهم است. به شکل شهودی و تجربی میتوان نظر داد اما به دلایل مختلف نمیتوان نظر علمی ارائه کرد، چون ساختار مدیریتی نداریم، ابتداییترین آمار را نداریم، تعداد خیریهها معلوم نیست! تعداد مراکز صدور مجوز زیاد است و خودشان هم آمار ندارند، چه برسد به اینکه بدانیم چند خیریه فعال و چند خیریه غیرفعال داریم. تراکنش جغرافیایی، تراکنش مالی و … در اختیار ما نیست، این فقدان اطلاعات، سنجش را سخت و مدیریت را غیرممکن میکند. این یکی از مهمترین دغدغههایی بود که باعث شد طرح «خیر ماندگار» با شعار امور خیر اولویتدار بر زمینمانده، در بنیاد آلاء شکل بگیرد.
*آیا زلزله و سیل اخیر که در آن حجم زیادی از کمکهای مردمی را به شیوههای مختلف شاهد بودیم، میتواند سوژه مستقل برای مطالعات امر خیر و ظرفیتها و چالشهای آن در ایران باشد؟
طیبنیا: کتابی به نام «به توان ایران» چاپ کردهایم که درآمدی بر آسیبها و راهکارهای فضای خیریه در ایران است، قطعاً ما نیاز به یک مرکز رصد و کشف اطلاعات امر خیر در کشور داریم، چنین کاری در دنیا در حال انجام است. شاخصی هم به نام بخشش است که میزان فعالیتهای خیریه در کشورهای مختلف را میسنجند، رتبه ایران در این شاخص متغیر و سینوسی است، چرا؟ چون آنها هم اطلاعات صحیحی از ایران ندارند، وقتی خود ما اطلاعات دقیقی نداریم آنها چگونه داشته باشند؟ ما یک کاری با وزارت بهداشت درباره خیریههای سلامت انجام دادیم و فهمیدیم نزدیک نیمی از خیریههای سلامت که مجوزدار هستند، غیرفعال هستند. این غیرشفاف بودن و نداشتن اطلاعات کافی باعث شده است یک فضای روانی سنگین درباره خیریهها به وجود بیاید و اتهامات سنگینی به آنها زده شود.
اتفاقاً از سال گذشته موضوع بحرانهای ملی و بلایای طبیعی در دستور کار خیر ماندگار قرار گرفت، ما به طور میانگین سالی یک بار یک بحران ملی بر اثر بلای طبیعی شاهد هستیم، چون که کشور ما جزو سرزمینهای حادثهخیز است، از ۴۳ نوع بلای طبیعی که در دنیا اتفاق میافتد، ۳۴ مورد در ایران اتفاق میافتد.
کارهای خوبی در نهادهای عمومی، نظامی، دولتی و مردمی انجام شده است و نباید بیانصافی کنیم، همه کار کردند اما یک چیزی خیلی مشهود بود و ناکارآمدی سیستم امداد و نجات، با وجود حجم زیاد فعالیت است. حجم فعالیتهای خیریه نیز خیلی زیاد است اما آیا مشکلات مردم را حل کرده است؟ خیر، چون مدیریت درستی نداریم و نمیتوانیم کمکها را سر جای خود بنشانیم.
ما یک ماه قبل، کمیتهای تشکیل دادیم و احتمال قریب به یقین، موضوع همایش بعدی خیر ماندگار، چگونگی کمکرسانی در بلایای طبیعی خواهد بود. هفته پیش در اصفهان، یک نشستی در اصفهان برگزار کردیم با موضوع نقش خیریهها و سازمانهای مردمنهاد در مدیریت بلایای کشور، در حال تلاش هستیم تا به یک سامانه ملی برای این عرصه هستیم. هم نظام به یک ستاد ملی نیاز دارد و هم یک سامانه مجازی، من این تجربه خوب را باید از دوستان سپاه نقل کنم. حضور سپاه نسبت به سایر ارگانها در سیل اخیر، موفقیتآمیزتر بود. من از دوستان سپاه پرسیدم که علت نظم و هماهنگی بیشتر نسبت به گذشته چه بوده است؟ گفتند بعد از زلزله کرمانشاه، در دستور کار سپاه قرار گرفت لذا کاملاً آمادگی حضور را داشتیم که بدانیم کدام استان، معین استان دیگر باشد و هر نیرویی چه کاری انجام دهد. در حادثه کرمانشاه چون خیلی از نهادهای عمومی و خیریهها نتوانستند خوب کار کنند، بعضی از سلبریتیها وسط آمدند و میداندار شدند، این خود باعث بدبینی بیشتر به فضایی خیرخواهانه شد. اگر یک ستاد ملی و سامانه مجازی برای مدیریت بحرانهای ملی تشکیل شود، بسیاری از کاستیها و ضعفها جبران میشود.
*و سخن پایانی؛ یک بخش مهم از کتاب «خیریه در جوامع اسلامی» که بتوان آن را در این مجال به مخاطبان هدیه کرد، کدام است؟
سیدی: سطوری که پشت جلد کتاب نگاشته شده، بسیار مهم است و نتیجهگیری کتاب محسوب میشود، امی سینگر نوشته است: «شاید زمان بازنگری مطالعات خیریه فرارسیده باشد، حتی مطالعات خیریه دولتهای جدید در جوامع اسلامی، کافی است در خصوص این تصور طولانی که غرب و به ویژه سنتها و فعالیتهای خیریه در آمریکا، قویترین الگوی خیریه و بشردوستی در تاریخ است، شک و تردید به وجود میآید».
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.