بسم الله الرحمن الرحیم

« نفاق اخلاقی اجتماعی، سرطان جامعه ماست »۱

  • نفاق زبانی، ریشه نفاق رفتاری است

دکتر محمدصالح طیب نیا، مدیرعامل بنیاد آلاء و عضو هیأت علمی دانشگاه اصفهان، از نفاق به سرطان جامعه اسلامی تعبیر می کند و رعایت نکردن مسائل اخلاقی را در حوزه های مختلف از جمله راهنمایی و رانندگی، پزشکی، حجاب و حتی مهریه های سنگین و تهیه جهیزیه را به این صفت نسبت می دهد.

عضو هیدت علمی دانشکده اهل بیت(ع) دانشگاه اصفهان در تعریف لغوی و اصطلاحی این صفت اخلاقی می گوید: نفاق در لغت از ریشه نفق به معنی یک راه زیرزمینی و پنهانی می آید که به آن وارد و از آن خارج می شوند، بدون اینکه آن مسیر، پنهانی باشد و به همین جهت عرب به آن تونل می گوید. در مورد منافق نیز، ظاهرش اسلامی است و ورودش را به دین همه می فهمند، ولی در واقع هر وقت بخواهد از اسلام خارج می شود. در اصطلاح هم نفاق و درویی؛ یعنی عدم مطابقت ظاهر و باطن؛ فردی که افکار و عقایدش با رفتارهایش سازگاری نداشته باشد. محمدصالح طیب نیا بیان می کند: قرآن، انسان ها را در حوزه ایمان و رفتار، در سه دسته کافر، مؤمن و منافق قرار داده است. مؤمن کسی است که اعتقاد قلبی و تسلیم خدا بودن او در رفتار و زبانش هم ظاهر است. کافر هم کسی است که باز بین ظاهر و باطنش تفاوتی نیست، اگر در قلب ، اعتقادی به خدا و اسلام ندارد در زبان و رفتارش هم تظاهری به اسلام ندارد، اما منافق، کسی است که قلبش به امری اعتقاد ندارد، ولی با زبان و رفتار، نشان می دهد که انگار ایمان دارد.

ایشان نفاق را بیماری مسری و بسیار خطرناک جامعه ایمانی و اسلامی معرفی می کند و زمان مواجه شدن جدی با خطر آن را هنگامی که پیامبر اکرم(ص) حکومت اسلامی را در مدینه تشکیل دادند اعلام می کند.

این محقق و پژوهشگر با تقسیم بندی کلی نفاق به دو قسم زبانی و رفتاری، می گوید: نفاق زبانی همان دروغ یا کذب است؛ یعنی عدم تطابق گفتار با یک امر حقیقی یا باور و اعتقاد قلبی که طبق روایتی از امام حسن عسکری(ع)، مفتاح همه خبائث است. « جعلت الخبائث کلها فی بیت و جعل مفتاحها الکذب؛ تمام پلیدی ها در اتاقی قرار داده شده و کلید آن دروغ است.»

طیب نیا، با بیان اینکه معمولا در عرف و حتی ادبیات قرآنی، به نفاق زبانی می گویند کذب، ولی برای نفاق رفتاری همان واژه نفاق را به کار می برند، می افزاید: نفاق زبانی، ریشه نفاق رفتاری است به این معنا که دروغ زبانی شرایط دروغ های رفتاری را فراهم می کند. خداوند در قرآن، آیه ۷۷ سوره توبه می فرمایند:

« علت اینکه انسان ها منافق می شوند و نفاق در قلبشان جا می گیرد، این است که دروغ زبانی می گویند.»

  • نفاقی که سرطان جامعه ماست، نفاق اخلاقی اجتماعی است

وی در پاسخ به این سوال که علت دروغ زبانی چیست، می گوید: عمده ترین دلیل دروغ، ضعف ایمان است؛ یعنی ما خدا را ناظر و حاضر بر رفتارمان نمی بینیم و در حقیقت به قیامت باور نداریم. جالب است بدانیم ائمه اطهار(ع) به طور مکرر فرموده اند، شیعیان ما را از روی نمازها و سجده های طولانی، روزه های مستحبی و اعمال این چنینی شناسایی نکنید، این کارها را منافق هم انجام می دهد، آن ها را با صدق در گفتار و رفتار و وفای به عهد، شناسایی کنید. دو نشانه اصلی منافق در اسلام هم همین است که بسیار راحت دروغ می گوید و به عهدش وفا نمی کند. ایشان همچنین به تقسیم بندی دیگری از نفاق با عناوین اعتقادی، سیاسی و اخلاقی اشاره و خاطرنشان می کند: نفاق اعتقادی در مورد کسی است که در حقیقت اسلام را باور ندارد، ولی به این دلیل که می خواهد در جامعه مورد احترام قرار گیرد، عقایدش را پنهان می کند و مطابق عقاید مردم رفتار می کند. نفاق سیاسی در مورد فردی است که برخلاف اینکه خودش را معتقد نشان می دهد، رفتارهایش تضعیف کننده جریان سیاسی حکومت اسلامی باشد. نفاق اخلاقی هم در مورد کسی است که در حقیقت عقاید اسلامی را دوست دارد، ولی در مباحث اخلاقی، گرفتار نفاق شده است.

طیب نیا با اشاره به نفاق شخصی و اجتماعی در تقسیم بندی دیگری، تصریح می کند: نفاقی که سرطان جامعه ماست، نفاق اخلاقی اجتماعی است که نام آن را نفاق نهادینه گذاشته ام و منظور، دوگانگی ظاهر و باطن  و گفتار و رفتار در اکثر مردم و مسوولان است. به نحوی که جنبه منکر بودن رفتار از بین رفته و به صورت رویه های قابل قبول درآمده است؛ به این معنی که همه می دانیم چه کسی دارد دروغ می گوید، اما نهی اش هم نمی کنیم، همه می دانیم که به حرف خودمان باور نداریم، طرف مقابل هم می داند که ما حرفمان را باور نداریم، ولی می پذیرد. البته این موضوع، از جانب مردم خیلی زشت است، ولی از جانب مسوولان خیلی زشت تر.

  • صداقت، باعث تامین بالند مدت منافع است

وی به نمونه هایی از نفاق نهادینه در جامعه اشاره می کند و ادامه می دهد: امری که امروز در جامعه ما خیلی رایج است، تعارف های بیجا و گفتم مخلصم و فدایت بشوم است؛ یعنی چیزی که به آن، اعتقاد نداریم، ولی در ظاهر به طرف مقابلمان ابراز می کنیم. ما اگر بر روی هر یک از حوزه های رانندگی، پزشکی، حجاب، ازدواج، مسائل دولتی و … دست بگذاریم، می بینیم آنچه که به آن باورداریم با چیزی که به مردم نشان می دهیم، یکی نیست و این کار، نزد خدا بسیار زشت است. علاوه بر این، بدی این نوع نفاق در این است که منکر بودن آن از بین رفته و دیگر ضد ارزش نیست و اگر خلاف آن عمل کند، محکوم است. این استادیار دانشگاه با اشاره به تعبیر قرآن درباره منافقین؛ « ان المنافقین فی الدرک الاسفل من النار؛ منافقین جایگاهشان در بدترین جای جهنم است.» یعنی از کافران هم بدتر.در خصوص چگونگی از بین بردن این نوع نفاق، بیان می کند: ما باید عواقب دردناک و آثار سوء مادی، معنوی، فردی و اجتماعی این موضوع را از طریق رسانه ها، مطبوعات و کتب درسی، برای مردم جامعه مان روشن کنیم. چون اولین چیزی که در جامعه دارای نفاق از بین می رود، اعتماد است. جالب است که دنیا مجموعه آیات و روایات ما را ندارند، ولی با تجربه به این نتیجه رسیده اند که صداقت، باعث تامین بلند مدت منافع است، چون اعتماد را ایجاد می کند.

طیب نیا خاطر نشان می کند: ما باید توجه به اینکه جامعه ایمانی هستیم پایه های ایمانمان را تقویت کنیم. کسی هم که با شخصیت است می داند چگونه عمل کند تا فردا به دورویی، نفاق و دروغ گفتن متهم نشود.

 

 


۱برگرفته از مصاحبه دکتر محمدصالح طیب نیا با روزنامه اصفهان زیبا- شماره ۲۵۵۳ یکشنبه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۴

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *